زن ۴۰ ساله‌ای پس از قتل شوهر ۶۰ ساله خود، جسد او را به حمام خانه کشاند و آن را به همراه خانه آتش زد.

دستگیری زن

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از خراسان، زن ۴۰ ساله ای است ۳۱ فروردین گذشته در جنایتی هولناک شوهر بازنشسته‌اش را با ضربات جسم سخت به قتل رساند و سپس برای از بین بردن آثار قتل، جسد و بخشی از خانه را آتش زد. 

  • گفت‌وگو با متهم

چند سال داری؟ متولد فروردین سال ۵۹ هستم. ۴۰ سال دارم.

تا کلاس چندم درس خواندی؟ تا اول دبیرستان تحصیل کردم. البته مقطع ابتدایی را در روستا بودم و بعد برای ادامه تحصیل به مدرسه شبانه‌روزی در چکنه رفتم.

چرا ادامه تحصیل ندادی؟ ازدواج کردم. هنوز اول دبیرستان را تمام نکرده بودم که پسردایی‌ام عاشقم شد.

تو هم او را دوست داشتی؟ نمی دانم. نه می توانم بگویم دوست داشتم و نه می توانم بگویم او را دوست نداشتم.

زمان ازدواج چند ساله بودی؟ ۱۵ سال داشتم.

فرزند هم داری؟ بله، یک دختر و یک پسر دارم.

آنها چه کار می کنند؟ پسرم در مدرسه تیزهوشان درس می‌خواند اما دخترم مشکل ذهنی دارد.

چرا؟ چون ازدواجم فامیلی بود.

مگر آزمایش ژنتیک انجام ندادید؟ چرا، ولی خانواده دایی‌ام نتیجه آزمایش را پنهان کردند چون پسردایی‌ام عاشق من شده بود.

چرا از او طلاق گرفتی؟ من طلاق نگرفتم آنها مرا طلاق دادند. شوهرم بیکار و کارتن‌خواب بود. هیچ سرمایه‌ای نداشت. با فروش طلاها و زیورآلات من سرمایه‌ای فراهم کرد و اکنون یکی از سرمایه‌داران آن محل است و تجارت می‌کند.

چرا طلاقت داد؟ آن زمان به من تهمت می‌زد. مشکوک بود به من می‌گفت اعتیاد داری و دزد هستی.

چند سال با هم زندگی کردید؟ ۱۰ سال. دخترم ۹ ساله و پسرم ۴ ساله بود که طلاق گرفتم.

بعد از طلاق چه کردی؟ به خانه پدرم بازگشتم. حدود ۷ ماه به کارگری در باغ‌ها و مزارع پرداختم تا این که محمد به خواستگاری‌ام آمد.

چرا بدون اجازه خانواده‌ات ازدواج کردی؟ وقتی برای برگزاری مراسم عقدکنان به مشهد آمدیم، پدرم گفت خواستگارت کریستالی است ولی خودش می‌گفت من فقط شیره و تریاک مصرف می‌کنم. این بود که من فرار کردم و به همراه خانواده‌ام به چکنه بازنگشتم. سپس به خواستگارم زنگ زدم و گفتم بیا با هم فرار کنیم. او به دنبالم آمد و صیغه محرمیت جاری کردیم و با مهریه ۷۲ سکه طلا به عقد او درآمدم.

تو که مدعی هستی شوهرت کریستال مصرف می کرد. بله، بعد از ۳ ماه وقتی النگوهایم را فروختم تا مرا عقد رسمی کند متوجه این موضوع شدم.

اختلافات شما از کجا شروع شد؟ به خاطر مواد مخدر همیشه با هم درگیر بودیم و اختلاف داشتیم. البته این درگیری‌ها زمان خماری شدت میگرفت تا جایی که احساس می‌کردم دیوانه شده‌ام. او بارها مرا کتک زد و از خانه بیرون انداخت. با آجر سفالی به سرم می‌کوبید به طوری که دیگر کارد به استخوانم رسید و از این وضعیت خسته شدم.

چگونه او را کشتی؟ میله بزرگ آهنی را برداشتم و به سرش کوبیدم. وقتی جان داد، جسدش را درون حمام کشاندم و با ریختن تینر جسد او را آتش زدم. بعد هم برای آنکه کسی متوجه نشود به قسمت‌های دیگر خانه هم تینر ریختم و آتش زدم. شیر گاز را هم باز کرده بودم ولی همسایگان متوجه شدند و با آتش‌نشانی تماس گرفتند.

چرا اسناد و مدارک را با خودت بردی؟ برای آنکه سهم خودم را بردارم. البته شوهرم اسناد را خودش به من داد و گفت عزیزم، نور دو چشمانم اینها را با خودت ببر چون می‌ترسم مرد تبعه خارجی که برایمان کریستال می‌آورد آنها را بردارد.

پشیمانی؟ بله، خیلی. الان حتی از مرده او هم می‌ترسم. کاش در ازدواج دومم دقت می‌کردم. اعتیاد مرا به این روز انداخت چون مجبور شدم داروهای اعصاب و روان مصرف کنم.
 

  • ماجرا چه بود؟

ماجرای این جنایت تکان‌دهنده در دقایق اولیه بامداد سی و یکم فروردین در خیابان طبرسی ۳۸ مشهد زمانی لو رفت که شهروندان با مشاهده دود غلیظی که از پنجره یک منزل ویلایی دوطبقه بیرون می‌زد با آتش‌نشانی تماس گرفتند.

با کشف جسد نیم‌سوخته مردی ۶۰ ساله درون حمام، تحقیقات قضایی با حضور قاضی در این باره آغاز شد. هنوز ۴۸ ساعت از ماجرای این جنایت نگذشته بود که کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی همسر مقتول را در یکی از روستاهای منطقه سرولایت نیشابور دستگیر کردند.

این زن ۴۰ ساله در بازجویی‌ها به قتل همسرش با انگیزه اختلافات خانوادگی اعتراف کرد.

کد خبر 534279

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار حوادث

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بهزاد IR ۰۸:۱۱ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۵
    5 1
    همه مردم روانی شده اند .